معنی شهر نفتخیز جنوب
حل جدول
آبادان
ایالت نفتخیز آمریکا
کالیفرنیا
شهر ساحلی جنوب ایران
بندربوشهر
شهر ساحلى جنوب فرانسه
نیس
شهر جنوب شرقی خوزستان
بهبهان
شهر کهن جنوب ایران
سیراف
عربی به فارسی
جنوب , جنوبی , بسوی جنوب , نیم روز
فارسی به عربی
جنوب
فرهنگ عمید
[مقابلِ شمال] (جغرافیا) یکی از چهار جهت اصلی برابر با طرف دست راست کسی که رو به مشرق ایستاده باشد،
[مجاز] شهرها و سرزمینهای واقع در جنوب کشور،
[مقابلِ شمال] [قدیمی] بادی که از سمت جنوب میوزد،
فرهنگ فارسی آزاد
جَنُوب، جهت مقابل شَمال (چون در ایران قبله به سمت جنوب است لذا گاهی رو به جنوب را رو به قبله نیز می گویند و دیگر آن که اغلب جُنُوب تلفظ می کنند در حالی که جُنُوب جمعِ جَنْب است)،
واژه پیشنهادی
فرهنگ واژههای فارسی سره
نیمروز
کلمات بیگانه به فارسی
نیمروز
مترادف و متضاد زبان فارسی
قبله، نیمروز، جهات، نواحی، پهلوها، کنارها،
(متضاد) شمال
معادل ابجد
1713